جواد درویشی خاتونی؛ راضیه لک؛ علی محمدی
چکیده
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه فوق شور در جهان است که یک حوضه بسته درون قارهای مستقل با گستردگی حدود 6000 کیلومتر مربع و متوسط ژرفای 6 متر است. از نظر هیدروشیمی منابع آب تأمین کننده حوضه آبریز غالباً تیپ کلروره و سولفاته را نشان می دهد که متأثر از سنگشناسی سازندهای زمینشناسی پیرامون دریاچه و حوضه آبریز است. میزان مجموع کلسیم ...
بیشتر
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه فوق شور در جهان است که یک حوضه بسته درون قارهای مستقل با گستردگی حدود 6000 کیلومتر مربع و متوسط ژرفای 6 متر است. از نظر هیدروشیمی منابع آب تأمین کننده حوضه آبریز غالباً تیپ کلروره و سولفاته را نشان می دهد که متأثر از سنگشناسی سازندهای زمینشناسی پیرامون دریاچه و حوضه آبریز است. میزان مجموع کلسیم و منیزیم همه آبهای وارده به دریاچه بیشتر از میزان بیکربنات آن است. بررسی هیدروشیمی آب دریاچه ارومیه از سال 2007 تا 2012 با نمونهبرداری از آب دریاچه انجام شد. در طول این دوره شش ساله، 120 نمونه آب در فصول تر و خشک (فروردین و شهریور) مورد تجزیه قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که تیپ شورابه دریاچه ارومیه میان سالهای 2007 تا 2010 تغییرات کمی داشته است. این تغییرات برای سال 2011 بسیار زیاد است و در دورههای زمانی کوتاه مدت تغییرات بسیار زیادی در میزان آنیونها و کاتیونها رخ داده است. از سال 2007 تا 2010 تیپ شورابه از نوع Na-Mg-Clبوده است که قابل مقایسه با دریاچه بزرگ نمک در آمریکا است. از سال 2011 با افزایش قابل توجهی میزان شوری و چگالی آب دریاچه، تیپ شورابه نیز تغییر کرده است. در سال 2011 و 2012 با افزایش میزان سدیم و کلرید محلول و رسیدن به آستانه تبلور مستقیم هالیت از آب دریاچه، با ته نشست نمک در کف و حاشیه دریاچه میزان Na کاهش یافته و بواسطه کاهش میزان Na، میزان منیزیم افزایش یافته و تیپ شورابه از Na-Mg-Cl به Mg-Na-Cl تغییر یافته است. شورابه مسیر IIIB1bنمودار تکامل شورابه ارائه شده توسط Eugster و Hardie را طی نموده است. در نمودار تکامل شورابه اشاره شده ملاحظه میشود که تیپ Na-Mg-Cl مربوط به دوره پیش از خشک شدن دریاچه ارومیه و تیپ Mg-Na-Cl مربوط به دوره خشک می باشد. به نظر میرسد این حالت نیز یک حالت گذرا باشد و این دریاچه در نهایت با تبخیر بیشتر، به شوری بالاتر میرسد (اکنون شوری دریاچه بیش 400 گرم در لیتر است) و با ته نشست هالیت و سولفات سدیم، به تیپ Mg-SO4-Cl تکامل می یابد. بنا براین نمودار یادشده شامل اندکی تغییر می شود. تیپ فعلی شورابه در مسیرIII2b نمودار تکامل شورابه است. با گذشت زمان اختلاف ترکیب شیمیایی و شوری دریاچه در شمال و جنوب بزرگراه شهید کلانتری بیشتر میشود.
عبدالحسین امینی؛ مجید شاهحسینی؛ علی محمدی؛ مصطفی شهرابی
چکیده
در این مقاله ویژگیهای رسوبشناسی مغزههای تهیه شده از ٤ گمانه در مجموع به ستبرای ٣٤٠ متر و رسوبات سطحی از بستر دریاچه ارومیه در حاشیه بزرگراه شهید کلانتری مورد بررسی قرارگرفتهاند. به منظور تعیین نقش فرایندهای اصلی در رسوبگذاری با تکیه بر ویژگیهای کانیشناسی و بافتی، نسبت اجزای آواری به اجزای شیمیایی و بیولوژیکی در نمونهها ...
بیشتر
در این مقاله ویژگیهای رسوبشناسی مغزههای تهیه شده از ٤ گمانه در مجموع به ستبرای ٣٤٠ متر و رسوبات سطحی از بستر دریاچه ارومیه در حاشیه بزرگراه شهید کلانتری مورد بررسی قرارگرفتهاند. به منظور تعیین نقش فرایندهای اصلی در رسوبگذاری با تکیه بر ویژگیهای کانیشناسی و بافتی، نسبت اجزای آواری به اجزای شیمیایی و بیولوژیکی در نمونهها مشخص شده است. به منظور تعیین منشأ اجزای آواری، ترکیب کانیشناسی و ویژگیهای بافتی آنها با انواع به دست آمده از بار معلق رودخانههای تغذیهکننده دریاچه مقایسه شده است. به منظور تجزیه و تحلیل تغییرات به وجود آمده در دریاچه در طول زمان، ویژگیهای رسوبشناسی تراسهای آبرفتی حاشیه دریاچه نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند. بررسیحاضر نشان میدهد که بین ٢٥ تا ٤٠ درصد اجزای سازنده رسوبات توسط جریانهای مختلف در دریاچه (آبی، بادی) به محل رسوبگذاری حمل شدهاند (آواری) و ٦٠ تا ٧٥ درصد رسوبات شیمیایی یا بیوشیمیایی هستند. مطالعه حاضر نشان میدهد که گسترش ذرات شیمیایی به طور عمده در دورههای تراز پایین آب و شرایطی که دریاچه به ندرت از خشکی تغذیه میشده صورت پذیرفته است. گسترش رسوبات بیولوژیکی به طور عمده توسط موجودات جانوری و گیاهی موجود در دریاچه و در بازههای زمانی صورت گرفته که شرایط برای تشکیل ذرات شیمیایی فراهم نبوده یا در کمترین مقدار بوده است (بالا بودن نسبی سطح آب). منشأ ذرات آواری به رودخانههای تغذیه کننده دریاچه نسبت داده شده است که به صورت بار بستر و بار معلق به محل رسوبگذاری حمل شدهاند. بر اساس طرح پراکنش و ویژگیهای اصلی ذرات آواری مورد مطالعه، رودخانههای تغذیه کننده دریاچه (به عنوان عوامل اصلی تأمین کننده این ذرات) به سه گروه (بسیارمؤثر، با تأثیر متوسط، و تأثیر ناچیز) تقسیم شدهاند. این مطالعه افزونبر پذیرش نقش غیرقابل انکار دایکهای احداثی در تغییر سامانه رسوبگذاری به اولویتدهی به نقش فرایندهای شیمیایی و بیولوژیکی در هرگونه برنامهریزی احتمالی در کنترل تجمع رسوبات در حاشیه بزرگراه تأکید دارد.